تا امید هست زندگى هست
هر کسی مىتواند ناامیدى را به امید، شکست را به پیروزى و اشک را به
خنده برگرداند به شرطى که به قدرتهاى شگرف خدادادى خود ایمان داشته باشد.
برخى از شیوههاى احساس امیدوارى و کسب امید عبارتند از:
هر گاه از انجام کارى دلزده و خسته مىشویم از خودمان بپرسیم چگونه مىتوان آن کار را بهتر، سریعتر و سادهتر انجام داد.
واقعیت این است هر کس ضعفهایى دارد. به جاى فرو ماندن در ضعفها و اصرار
و تعصب بر آن ضعفها بکوشیم انتقادپذیر بوده و بر ضعفهایمان غلبه کنیم.
با کشف استعداد و توانایىهاى خود و پرداختن به کارها و فعالیتهاى مثبت و
هدفدارى که به آنها علاقه داریم زندگىمان را لذتبخش سازیم.
همیشه در حد توانایىهایمان تلاش و کوشش نماییم و براى رسیدن به هدف کم
نگذاریم. در نهایت یا پیروز مىشویم یا شکست مىخوریم، در هر حال، از
نتیجه به دست آمده خرسند باشیم چرا، چون تمام تلاش و نیرویمان را به کار
بستهایم.
هر اندازه در تیرگى گذشته گام برداریم از روشنایى آینده دور خواهیم شد.
فرو ماندن در گذشته، ایستادن در سیاهى است. لازم است گذشتهها را به چالش
کشید و زنگارهایش را زدود لکن باید از آن براى پىریزى آیندهاى بهتر
استفاده کرد. در آینده نیز نباید زندگى کرد زیرا امکان دارد ما را به
رؤیاهایى که شاید هرگز به وقوع نپیوندد دلخوش کرده از واقعیت دور سازد.
واقعبینى رمز موفقیت است.
در ناملایمات زندگى خود را نبازیم. از شکستها درس بگیریم و شکست را مقدمه
پیروزى بدانیم مشروط بر اینکه براى هر شکستى علتیابى دقیق و منطقى داشته
باشیم.
اگر مغزمان را با یادگیرى و اندیشیدن ورز ندهیم، ورزیده نمىشود. براى
پرورش مغز لازم است آن را از طریق یادگیرى فعال و درگیر نماییم.
کمک به همنوع از وظیفههاى مهم هر انسانى است. کمک به دیگران این احساس را
در فرد به وجود مىآورد که فرد باارزشى است و مىتواند به زندگى دیگران
معنى ببخشد. وقتى مىبینیم گرهاى از کار دیگران مىگشاییم در درونمان
احساس رضایت و شادمانى خواهیم کرد.
همان طور که لطف و مهربانى خداوند شامل حال بندگانش است و او توبهپذیر
است چه خوب است ما نیز از خطاها و اشتباهات دوستان و اطرافیانمان بگذریم،
از خطاها و اشتباهات چشمپوشى کرده و راه آشتى و سازش را هموار نماییم تا
ضمن شاد نمودن دل دیگران، خود نیز به آرامش برسیم.
<\/h1>
[ پنج شنبه 88/7/9 ] [ 9:22 صبح ] [ مجتبی نصیری ]